حسن بن سلیمان حلیحِلّی، حسن بن سلیمان، محدّث و فقیه شیعی قرن هشتم و نهم است. ۱ - حسب و نسبکنیهاش ابومحمد و ملقب به عزّالدین بود. حرّ عاملی [۱]
محمد بن حسن حرّ عاملی، املالآمل، ج۱، ص۶۶، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش.
نام محمد را در نَسب او ذکر نکرده و در واقع وی را به جدّ اعلایش منتسب ساخته است. [۲]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۰، ص۱۸۳، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
برخی او را عاملی، منسوب به جبل عامل، خواندهاند، [۳]
امین، ج۵، ص۱۰۶.
[۴]
حسن صدر، تکملة املالآمل، ج۱، ص۱۰۳، چاپ حسینعلی محفوظ، عبدالکریم دباغ، و عدنان دباغ، بیروت ۱۴۲۹/۲۰۰۸.
[۵]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الحقائق الراهنة فی المائة الثامنة، ج۱، ص۴۰، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۹۷۵.
اما حرّ عاملی نام وی را در میان علمای جبل عامل نیاورده و از او در بخش دوم املالآمل، که شامل علمای غیرعاملی است، یاد کرده است.۲ - تولد و وفاتاز تاریخ ولادت و وفات و سوانح حیات وی اطلاع دقیقی در دست نیست. احتمالا پیش از ۷۴۲ به دنیا آمده و پس از ۸۰۲ درگذشته است. آقابزرگ طهرانی [۶]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاء اللامع فیالقرن التاسع، ج۱، ص۳۴، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ش.
زادگاه وی را حلّه دانسته، اما با توجه به قولی که او را جبل عاملی میداند و نیز اقامتش در قم، احتمال اینکه یکی از این دو شهر زادگاه او باشد نیز وجود دارد. [۷]
حسن بن سلیمان حلّی، المحتضر، مقدمه محمدعلی اردوبادی غروی، ص ۲،(چاپ محمدعلی اردوبادی غروی)، نجف ۱۳۷۰الف.
۳ - اساتیدحلّی از مهمترین شاگردان شمسالدین محمد بن مکی، معروف به شهید اول، بود و به همراه پنج تن دیگر، در شعبان ۷۵۷ از او اجازه روایت دریافت کرد [۸]
امین، ج۵، ص۱۰۶.
[۹]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الحقائق الراهنة فی المائة الثامنة، ج۱، ص۴۱، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۹۷۵.
و در همان مدت کوتاهِ حیات شهید، در کنار فقیهان مشهوری چون فاضل مقداد، از محضر وی بهره برد. [۱۰]
حسن صدر، تکملة املالآمل، ج۱، ص۳۳۶، چاپ حسینعلی محفوظ، عبدالکریم دباغ، و عدنان دباغ، بیروت ۱۴۲۹/۲۰۰۸.
استادان و مشایخ دیگر او، محمد بن ابراهیم مطارآبادی، [۱۱]
عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۱۹۳ـ۱۹۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ.
سید بهاءالدین نیلی و رضیالدین علی بودند. [۱۲]
امین، ج۵، ص۱۰۶.
مجلسی حلّی را از نظر علم و فقاهت ستوده و همه آثار او را درخور اعتماد دانسته است. ۴ - شاگردانحلّی در زمره سلسله راویان صحیفه سجادیه نیز قرار دارد، چنانکه براساس سَنَدی، جدّ شیخ بهائی، شمسالدین محمد جبعی (متوفی ۸۸۶)، این کتاب را از شیخ علی بن محمد بن علی از سید تاجالدین عبدالحمید بن جمالالدین احمد بن علی هاشمی از حسن بن سلیمان حلّی روایت کرده است. [۱۵]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاء اللامع فیالقرن التاسع، ج۱، ص۳۴، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ش.
به گزارش خوانساری، [۱۶]
خوانساری، ج۲، ص۲۹۳ـ۲۹۴.
حلّی در محرّم ۸۰۲ اجازه روایت کتاب خصال صدوق را به شاگردش، عزّالدین حسین بن محمد بن حسن حمویانی/ جویانی، داده که این نسخه همراه با اجازه حلّی موجود است. [۱۷]
محمد سمامیحائری، «اجازة الشیخ حسن الحلی للجویانی»، ج۱، ص۱۰۹، تراثنا، سال ۳، ش ۱ (محرّم ـ ربیعالاول ۱۴۰۸).
[۱۸]
محمد سمامیحائری، «اجازة الشیخ حسن الحلی للجویانی»، ج۱، ص۱۱۴، تراثنا، سال ۳، ش ۱ (محرّم ـ ربیعالاول ۱۴۰۸).
در کتابهای رجال و تراجم غیر از حمویانی و تاجالدین عبدالحمید بن جمالالدین احمد بن علی هاشمی زینی، شاگرد و راوی دیگری برای حلّی ذکر نشدهاست. ۵ - آثار و مکتوباتاز حلّی چند اثر باقیمانده که مشهورترین آنها منتخب یا مختصر بصائرالدرجات است. ۵.۱ - مختصر بصائرالدرجاتدر میان منابع کهن روایی شیعه، دو کتاب با نام بصائرالدرجات موجود است: یکی تألیف مشهور محمد بن حسن بن فروخ صفار قمی (متوفی ۲۹۰) و دیگری تألیف سعد بن عبداللّه اشعری (متوفی ۲۹۹ یا ۳۰۱) که گویا اصل آن در دست نیست، گرچه اساس کار حلّی بر آن بوده است. مشتاق مظفّر، براساس احتمال افندی اصفهانی، [۲۰]
عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۱۹۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ.
با دلایل و شواهد نشان داده که بصائرِ سعد مختصر بصائرِ صفار بوده است، اما برخی این رأی را رد کرده حکم به استقلال دو اثر مذکور دادهاند. [۲۱]
امین، ج۵، ص۱۰۷.
[۲۲]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۳، ص۱۲۴، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
منشأ این اختلاف، عبارتی است که حلّی در ابتدای کتابش، اثبات الرجعة، آورده است. آنچه مسلّم است اینکه حلّی اختصار خود را براساس بصائرالدرجات سعد بن عبداللّه اشعری انجام داده است. ۵.۲ - مختصر حلیمختصر حلّی شامل احادیثی درباره فضائل و مناقب اهل بیت علیهمالسلام است. وی علاوه بر انتخاب احادیث سعد، اخبار دیگری را، از منابع گوناگون و با طرق دیگر، به آنها افزوده و برای جلوگیری از اشتباه با احادیث سعد، نام منابع را ذکر کرده است. ۵.۳ - رساله الرجعةاز رساله الرجعة و الردعلی اهل البدعة حلّی نیز یاد شده [۲۴]
امین، ج۵، ص۱۰۷.
که همان کتاب مختصر البصائر است. ۵.۴ - المحتضراثر دیگر او، کتاب المحتضر است در اثبات اینکه محتضر در حال احتضار، پیامبر و امامان علیهمالسلام را رؤیت حقیقی میکند. وی در این کتاب، آرای شیخ مفید [۲۶]
محمد بن محمد مفید، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ج۱، ص۸۵ـ۸۶، چاپ عباسقلی صوجدی (واعظ چرندابی)، تبریز ۱۳۷۱، چاپ افست قم.
را که احادیث مرتبط با این موضوع را تأویل کرده، رد نموده و به ذکر مطالب متنوعی، چون مناقب اهل بیت و شیعیان آنها و طعن برخی از مخالفانشان، پرداخته است.از این کتاب به المحتضر و مایَراه فی حال الاحتضار، و مناقبالائمه نیز یاد شده است. [۲۸]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۲۲، ص۳۲۱، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۵.۵ - منابع علامه مجلسیاین رساله، به همراه الرجعة و مختصرالبصائر، از منابع مجلسی در تألیف بحارالانوار بوده است. [۳۰]
خوانساری، ج۲، ص۲۹۳.
۵.۶ - چاپ آثار حلیالمحتضر در ۱۳۳۰ش/۱۹۵۱ در نجف، به تحقیق محمدعلی اردوبادی غروی، بهچاپ رسید. حلّی رساله کوتاهی درباره برتری امامان بر انبیا و فرشتگان نوشته که در آن با آرای شیخ مفید در اوائل المقالات، [۳۱]
محمد بن محمد مفید، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، ج۱، ص۸۱ـ۸۳، چاپ عباسقلی صوجدی (واعظ چرندابی)، تبریز ۱۳۷۱، چاپ افست قم.
که قائل به خلاف این موضوع بوده، مناقشه کرده است. [۳۳]
عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، ج۱، ص۱۹۴، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ.
[۳۴]
محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاء اللامع فیالقرن التاسع، ج۱، ص۳۴، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ش.
رسالة فی احادیثالذر اثر دیگری از حلّی است که با نام ملحق مختصرالبصائر در ۱۳۷۹ش/۱۴۲۱ در قم منتشر شده است. ۶ - فهرست منابع(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الحقائق الراهنة فی المائة الثامنة، چاپ علینقی منزوی، بیروت ۱۹۷۵. (۳) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة: الضیاء اللامع فیالقرن التاسع، چاپ علینقی منزوی، تهران ۱۳۶۲ش. (۴) عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱ـ. (۵) امین. (۶) محمد بن حسن حرّ عاملی، املالآمل، چاپ احمد حسینی، بغداد (۱۳۸۵)، چاپ افست قم ۱۳۶۲ش. (۷) حسن بن سلیمان حلّی، المحتضر، (چاپ محمدعلی اردوبادی غروی)، نجف ۱۳۷۰الف. (۸) حسن بن سلیمان حلّی، مختصر البصائر، چاپ مشتاق مظفّر، قم ۱۴۲۱. (۹) حسن بن سلیمان حلّی، مختصر بصائر الدرجات، نجف ۱۳۷۰ب. (۱۰) محمد بن محمد مفید، اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات، چاپ عباسقلی صوجدی (واعظ چرندابی)، تبریز ۱۳۷۱، چاپ افست قم. (۱۱) خوانساری. (۱۲) محمد سمامیحائری، «اجازة الشیخ حسن الحلی للجویانی»، تراثنا، سال ۳، ش ۱ (محرّم ـ ربیعالاول ۱۴۰۸). (۱۳) حسن صدر، تکملة املالآمل، چاپ حسینعلی محفوظ، عبدالکریم دباغ، و عدنان دباغ، بیروت ۱۴۲۹/۲۰۰۸. (۱۴) محمد بن حسن طوسی، الرسائلالعشر، قم (۱۴۰۳). (۱۵) مجلسی، بحارالانوار. ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسن بن سلیمان حلی»، شماره۶۴۷۸. |